با عنوان : ارتباط میان سرمایه اجتماعی و مولفههای اخلاق حرفهای
در ادامه مطلب می توانید تکه هایی از ابتدای این پایان نامه را بخوانید
و در صورت نیاز به متن کامل آن می توانید از لینک پرداخت و دانلود آنی برای خرید این پایان نامه اقدام نمائید.
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد رشت
دانشکده مدیریت وحسابداری ، گروه مدیرت دولتی
پایاننامه تحصیلی جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد ) M.A (
گرایش: مدیریت منابع انسانی
عنوان:
ارتباط میان سرمایه اجتماعی و مولفههای اخلاق حرفهای اعضای هیأت علمی
در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان
استاد راهنما:
دکتر بدری عباسی
استاد مشاور:
دکتر مرحمت همت پور
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی گردد
تکه هایی از متن به عنوان نمونه : (ممکن می باشد هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود اما در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل می باشد)
چکیده :
دانشگاه نظامی مبتنی بر هنجارهای درونی و نهادی شده می باشد که ماهیتی جهان شمول داشته و سبب می شوند تا زندگی دانشگاهی و به تبع آن زندگی اعضای دانشگاهی، از ویژگی هنجاری یا به زعم صاحب نظران حوزه آموزش عالی از مولفههای اخلاق حرفهای برخوردار گردد. هدف از این مطالعه مطالعه ارتباط میان سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفهای در بین اعضای هیأت علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان میباشد. این پژوهش مطالعهای توصیفی- همبستگی که از نظر ارتباط بین متغیرها علی محسوب می گردد. از نظر هدف مطالعهای كاربردي و از نظر درجه اهمیت و کنترل دادهها نیز تحقيقي پیمایشی می باشد. جامعه پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان به تعداد 846 نفر تشکیل میدهند. روش نمونه گیری تصادفی طبقهای بوده و مبنای آن واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در استان گیلان میباشد. حجم نمونه با بهره گیری از جدول کرجسی مورگان 265 نفر محاسبه گردید. برای جمع آوری دادهها از دو پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفهای بهره گیری گردید. مطالعه روایی پرسشنامههای اخلاق حرفهای و سرمایه اجتماعی بر اساس روش تحلیل ساختارهای عاملی تاییدی و با بهره گیری از نرم افزار LISREL انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، ضرایب روایی بالا برای هر یک از شاخص های سازههای سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفهای را نشان دادند. به مقصود مطالعه فرضیهها به علت نرمال نبودن متغیرها از ضریب همبستگی اسپیرمن با بهره گیری از نرم افزار18 SPSS بهره گیری گردید و روابط معنی دار آماری برای کلیه فرضیات آماری بدست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که ارتباط مثبت و معنا داری بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با اخلاق حرفهای در بین اعضای هیأت علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان هست. مدلهای ارائه شده (برگرفته از مدل مفهومی پژوهش) توسط نرم افزار AMOS 18 نشان دهنده برازش دادههای تجربی با دادههای نظاره شده بود.
کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی، سرمایه ارتباطی، سرمایه ساختاری، سرمایه شناختی، اخلاق حرفه ای
1-1) مقدمه
محیط اجتماعی دانشگاه بمثابه نهاد متولی تولید علم، تأثیر عمدهای را در انتقال فرهنگ، درونی کردن هنجارها و ارزش های دانشگاهی- حرفهای و توسعه مفهوم «مبادله اجتماعی» اعمال می کند (باربور، 1362). دانشگاه دارای یک نظام هنجاری درونی و خاص می باشد. این هنجارهای درونی جهان شمول، سبب می شوند تا زندگی دانشگاهی و به تبع آن زندگی اعضای دانشگاهی، از ویژگی هنجاری یا به زعم صاحب نظران حوزه آموزش عالی از مولفههای اخلاق حرفهای برخوردار گردد (نورشاهی، 1382). توسعه و ارتقاء کارکردهای سه گانه دانشگاهی با اخلاق حرفهای اعضای دانشگاهی در پیوندی تنگاتنگ قرار دارد. بطوریکه امروزه اخلاق حرفهای و مباحث مربوط به آن همچون مسئولیت علمی، باور به خود کارایی، حس تعلق به اجتماع علمی، باور به مسئولیت اجتماعی به ضرورتی انکار ناپذیر در فعالیت شغلی اعضاء هیأت علمی دانشگاهی تبدیل شده می باشد. اخلاق حرفهای دانشگاهی، به مجموعهای از رهنمودهای اخلاقی و ارزشی اطلاق می گردد که رفتارهای سازمانی اعضاء دانشگاهی را در آموزش، پژوهش و کنش عقلایی در میدان دانشگاه را هدفمند نموده و هماهنگی در حرکت بسوی شیوه مطلوب فعالیت دانشگاهی را میسر و امکان تحول معرفتی پویا را در اجتماع علمی امکان پذیر میسازد (قانعی راد، 1385). اهمیت روابط اجتماعی، ماهیت و بستر شکل گیری مبادلات اجتماعی و فهم صحیح از اخلاقیات حوزه علم و اندیشه، توجه رهبران و سیاست گذاران آموزش عالی را به درک عوامل تاثیر گذار برآن جلب نموده می باشد. ســرمایه اجتماعی، بستر مناسبی برای بهره وری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت سازمانی دانشگاه قلمداد می گردد. ماهیت نظام دانشگاهی، و تأثیر ظریف و حیاتی آن در تولید و نشر علم، به گونه ایست که بیش از سرمايه فيزيكي و انساني، متکی بر شبكه هاي روابط جمعي و گروهي، انسجام ميان حرفهایهای دانشگاهی می باشد. اهمیت حیاتی تولیدات علمی ناب و نشر اندیشههای علمی و آزمودنیهای انسانی در پیوندی ناگسست با باندهای اخلاقی کنشگران عرصه علم قرار میگیرد. پوتنام عناصر سرمايه اجتماعي را عوامل انکار ناپذیر در اثربخشي فعالیت های علمی و بویژه مزین شدن آن با اخلاقیات حرفهای قلمداد می کند (اندیشمند، 1388).
ضرورت پرداختن به آموزش سطح سوم به عنوان موتور رشد و توسعه انسانی، تربیت فرهیختگان علمی و انتقال آموزههای علمی معتبر و موثق به جامعه، در پیوندی تنگاتنگ با اخلاق حرفه ای، مطالعه آن در بستر سرمایه اجتماعی را به ذهن متبادر میسازد. در این پژوهش محقق در صدد می باشد که به جریان تاثیر و تاثر مولفههای دو متغیر سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفهای در میان دانشگاهیان بپردازد. براین اساس در فصل حاضر به اظهار مسئله پژوهش، ضرورت پژوهش، اهداف، چارچوب نظری، فرضیه ها، تعاریف متغیرها و قلمرو پژوهش پرداخته می گردد.
1-2) اظهار مسئله
دانشگاه مهمترین مکان تولید علم بوده و دو کارکرد اساسی آن یعنی تولید علم و آموزش بر عهده اعضای هیأت علمی دانشگاه می باشد. پایهها و بنیان های کارکردهای دانشگاهی در فرایند جامعه پذیری دانشگاهی نضج یافته و مستحکم می گردد. بر این اساس جامعه پذیری دانشگاهی مهمترین فرایند موجود در یک نظام دانشگاهی بوده و نهادینه شدن هنجارها، ارزش ها و اخلاقیات حرفه دانشگاهی، مهمترین ستاده این فرایند می باشد که سنت دیرینه فلسفه معرفت علمی را در کالبد نهاد دانشگاه ساری و جاری میگرداند. در عرصه دانشگاهی این فرایند جامعه پذیری با تئوری حرفه گرایی قابل توجیه و تبیین می باشد (قانعی راد، 1385).
نظريه حرفهاي شدن[1] و حرفهايگرايي به عنوان زير مجموعهاي از نظريه اجتماعي[2]، لزوم ارتباط بين افراد و نهادها با يکديگر را عنوان می کند. در محیط دانشگاه، حرفهاي شدن به معني توانمندي حل مسائل حرفهاي دانشگاه، از طريق دانش عميق و تجارب می باشد. در بعدی دیگر، حرفهاي گرايي دانشگاهی، ضمن عطف در نظر داشتن لزوم مهارت فني، مهارت اجتماعي و تاکید بر ارزش ها و نکات اخلاقي از سوي اعضای هیأت علمی، به فرآيندي اطلاق ميگردد که از يک سو از طريق ايجاد ارتباط موثر بين اجتماع علمی، اخلاق کاري مرتبط با آن حرفه را در بين اعضاء تحکيم ميبخشد و از سوي ديگر با تاکيد بر عملکرد مثبت مورد انتظار، موجب ارتقاء منزلت اجتماعي آن حرفه در جامعه ميگردد ( 2004 ,Dean & Beggs ).
حرفهاي شدن در معنای عام خود، مستلزم داشتن دانش عميق، بصيرت، تعهد، مسئوليتپذيري و پاسخگويي فردي به ويژه در تعاملات اجتماعي می باشد و بيش از تاکيد بر بهره هوشي[3] متکي بر هوش عاطفي[4] می باشد؛ زيرا حرفهايها ميبايست در برقراري ارتباط با ديگران و تاثيرگذاري بر روي آنها از مهارت بالايي برخوردار باشند. پر واضح می باشد که تحصيل اين ويژگي ها به سادگي ميسر نيست و مستلزم تعليم و تربيت به ويژه يادگيري مستمر می باشد. در همین راستا بلاک و هامتون (2011) به چهار بعد حرفه گرایی شامل: اخلاق در نقد؛ اخلاق در قضاوت، اخلاق در ارائه خدمت اجتماعی و اخلاق در حرفه تصریح میکنند (Hampton & Black, 2011).
مهترین بعد شناخته شده حرفه گرایی در اعضای هیأت علمی دانشگاه اخلاق حرفه ایست. اخلاق حرفهای در دانشگاه، مجموعهای از اصول و استانداردهای سلوک می باشد که رفتار اعضای این نهاد را تعیین می کند. در واقع، اخلاق حرفهای دانشگاهی، یک فرایند تفکر عقلانی می باشد که هدف آن محقق کردن ارزشهای علمی در اجتماع علمی و چگونگی حفظ و اشاعه آن می باشد. هیود و ویگال[5] (2009) مینویسند: اخلاق حرفهای در دانشگاه، به استدلال اخلاقی و تصمیم گیری اخلاقی حرفه ایهای دانشگاهی منجر می گردد. بدون شک گرایش سازمان ها و موسسات مانند موسسات توليدي- تجاري به برقراری ارتباط با محيطهاي علمي با در نظر داشتن اين مزیت دانشگاهی می باشد. در واقع هدف نهایی سازمان ها از برقراري ارتباط با دانشگاه، ضمن يادگيري، کسب منزلت اجتماعي براي آن موسسه و ايجاد نوعي شهرت می باشد که با اتکا به حرفهايهای دانشگاهی حاصل ميگردد (Haywood & Wygal, 2009).
چنين رويکردي به دانشگاه ها و چنين انتظاري به ويژه از اساتيد، حرفهاي اقدام کردن آنها در اجتماع علمی خود، بيش از پيش مورد تاکيد قرار ميدهد. این مهم بویژه در عصر ارتباطات سازمانی، لزوم استقرار سیستم های ملی نوآوری (مثلث دانشگاه- دولت- صنعت) در جوامع فرا صنعتی، کم رنگ شدن اخلاقیات و تعهد در بشر های سازمانی، در نظر داشتن ارزشهای مادی و کسب سود در دنیای کسب و کار، پرداختن به موضوع حرفه گرایی و بویژه اخلاق حرفهای را عیان میسازد. ابعاد اخلاق حرفهای در اعضای هیأت علمی دانشگاه را در چهار بعد حس تعلق به اجتماع علمی، باور به مسئولیت اجتماعی، باور به خودکارایی، مسئولیت پذیری علمی بر میشمرد (َArmito et al, 2011). در همین چهار بعد احساس خود تنظیمی، استقلال علمی، تعلق به اجتماع علمی و از خود گذشتگی علمی را در اخلاق حرفهای مورد تاکید قرار میدهد, 2011) et al Salminen). رزنیک با استدلالی موشکافانه سرمایه اجتماعی را مولفه حیاتی در شکل گیری اخلاق حرفهای در یک اجتماع علمی خاص معرفی می کند. سرمايه اجتماعي به وجود روابط بين نهادها و اشخاص و هنجارهاي ناشي از وجود اين روابط اطلاق ميگردد و نشان دهنده کميت و کيفيت کنشهاي متقابل اجتماعي می باشد که از بالاترين تأثیر در توسعه اقتصادي و منابع انساني در هر برنامه توسعه و تحول برخوردار می باشد اجتماع علمی متشکل از منابع انساني فرهيخته و حرفهاي اما منزوي و منفک از يکديگر، فاقد سرمايه اجتماعي می باشد (قانعی راد ،1385).
سرمايه اجتماعي در عرصه دانشگاهی از اين جهت از اهميت برخوردار می باشد که اولا حل مسائل اجتماع علمی را به صورت جمعي ميسر ميسازد و اين بيانگر وجود هم افزايي مثبت[6] می باشد. ثانيا وجود اعتماد و همکاري مبتني بر آگاهي، هزينه مبادلات را بر اساس نظريه مبادله[7] به حداقل ميرساند (Jonse, 2oo8).
نهايتاً اگر پذيرفته باشيم که، جامعه امروز جامعه سازمان هاست، مهمترین سرمايه سازماني دانشگاه، سرمايههای فکری آن بوده و نشان دهنده ذخيره بلند مدت سرمايه انساني و اجتماعي در داخل نظام اجتماعي دانشگاه می باشد که در بهترين شکل تحت عنوان سازمان يادگيرنده تبلور مييابد. مهمترین کاربرد سرمایه اجتماعی در دانشگاه، الصاق ویژگی يادگيرندگی و وجود حساسيت به محيط و برقراري ارتباط سازنده با جامعه می باشد. وجود اعتماد، شبکه ارتباطی و هنجارهای علمی، در اعضای یک اجتماع علمی فرایند جامعه پذیری را تسریع نموده و نیل به اهداف مشترک در یک اجتماع علمی را امکان پذیر می کند. بر این اساس اخلاق حرفهای میتواند در زمینه این سه مولفه تقویت و نهادی گردد. مایر و روان نیز در تئوری نهادی شدن با استدلال مشابهی به همشکلی نهادی (ایزومورفیسم) در اجتماع علمی تصریح میکنند (امیرخانی و پورعزت، 1387).
سازه سرمایه اجتماعی متشکل از سه بعد ارتباطی، شناختی و ساختاری متصور می گردد. این سه مولفه متناظر با اعتماد متقابل، زبان مشترک و هنجاردهی و شبکه ارتباطی بوده و در یک اجتماع علمی پایههای فرایندهای کاری و حرفه گرایی را تشکیل میدهد. با در نظر داشتن تأثیر تعیین گر سرمایه اجتماعی در اخلاق حرفهای اعضای هیأت علمی بویژه افزایش کارایی انتقال دانش، بدلیل ترغیب رفتارهای جمعی، شبکههای مشورتی، مشارکت های علمی؛ افزایش توانمندی اعضای هیأت علمی در نظاره ایدهها و تفاوت ها؛ کاهش هزینههای کنترل فرایند تولید علم از طریق شکل دهی به اعتماد علمی؛ و نوآوری های فناورانهی بشر دوستانه با اتکا به هنجارهای علمی (Memariyan et al, 2007)، محقق بر آن شده می باشد تا در مطالعهای به کنکاش در مورد ارتباط میان مولفههای سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفهای اعضای هیأت علمی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان بپردازد. بر این اساس سوال اصلی پژوهش را میتوان چنین مطرح نمود:
چه ارتباطی میان مولفههای سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفهای اعضای هیأت علمی دانشگاه هست؟
1-3) اهمیت و ضرورت پژوهش
تقاضاهاي روزافزون نسبت به آموزش عالي، نشان از وجود حس جمعی اعتماد، به بالندگی و صعود در کارراهههای شغلی در زمینه این نهاد کارساز اجتماعی دارد. محدوديت منابع همراه با افزايش شرايط رقابتي به ويژه در عصر يك پارچگي بازارها و جهاني شدن موجب می گردد که به هر اندازه ” آموزش عالی” اهميت كانوني در زندگي، اقتصاد و توسعة جوامع میيابد، به همان ميزان نيز حساسيت شديدي نسبت به کیفیت خدمات ارائه شده، روابط و کنشهای علمی و تولیدات آن پديد آيد (Brennan, 2000). ذی نفعان آموزش عالی، چه در سطح بازار كار و سرمايه و بنگاه هاي صنعتي و خدماتي، چه در سطح دولت و چه در سطح ماليات دهندگان و سایر مشتریان آن، گرچه بقا و توسعه خود را در گرو همکنشی با ” آموزش عالی” برآورد میكنند، اما پیش روی، نسبت به اخلاق حرفهای و بستر حقیقت جویی و کنش های اخلاقی آن نيز كنجكاو هستند.
فراستخواه (1385) در مقالهای با عنوان «اخلاق حرفهای علمی رمز ارتقای آموزش عالی» مینویسد: نظام اخلاقی حرفهای و آموزش عالی، منعکس کنندهی هنجارهای درونی علمی– حرفهای و احساس تعلق اخلاقی از سوی خود حرفه ای ها و نهادهای تخصصی آنهاست و پایه و اساس آن، خود فهمی حرفهای و عبور از مفهوم معیشتی کسب و کار حرفهای می باشد. این نظام اخلاقی، نه قابل تقلیل به پند و اندرز می باشد و نه موضوع نظارت ها و مراقبت های بیرونی و دستورالعمل های رسمی به ویژه از سوی دولت می باشد. توسعه اخلاق حرفهای و آموزش عالی، مستلزم رویکردی سامانمند و ایجاد زمینه و بسترهای مساعد ساختاری و سازوکارهای انگیزشی می باشد. هنجارها، ارزش ها و منش های اخلاقیات حرفه ای، نه بر اساس الگوهای فرهنگ سازی از بالا، بلکه با الگوی شیوع و انتشار درونزا در بستر فعالیتهای خودجوش از سوی انجمنهای تخصصی، نهادهای حرفهای دانشگاهی و مراکز پژهشی توسعه مییابد و کمک می کند با اعتلای احساس اخلاقی کنشگران علم و آموزش عالی، پشتوانهای برای فرهنگ خودارزیابی و خود تنظیمی و التزام به کیفیت به وجود بیاید و با درونی شدن ارزش ها و استانداردهای اخلاقی، امکان توسعه درونزای فرهنگ ارزشیابی و ارتقای مداوم کیفیت علم و آموزش عالی تسهیل گردد (فراستخواه، 1385). بر این اساس اخلاق حرفهای با سرمایه اجتماعی در کنشی پویا قرار میگیرد که فراتر از مناسبات فردی، به کنش های گروهی و اشاعه هنجارهای اخلاقی- حرفهای منجر می گردد (شالباف، 1388).
تعداد صفحه :160
قیمت : چهارده هزار و هفتصد تومان